در سال 1995، پنتاگون طی نامه ای به هالیوود اعلام کرد در صورتی که تهیه کنندگان و فیلمسازان اجازه تغییراتی در فیلمنامه را بدهند، پنتاگون تسهیلات ویژه ای برای تولیدات سینمایی آنها مد نظر قرار خواهد داد.
شواهد و قراین نشان میدهند که هالیوود، صنعت فیلمسازی پرزرق و برق آمریکا، هنوز هم به عنوان یکی از اهداف اصلی نفوذ و دستکاری بسیاری از سازمانهای دولتی آمریکا، بالاخص سیا، مطرح است. اغلب مباحثی که در مورد تبلیغات سینمایی در جریان هستند به بحث در مورد گذشتهها میپردازند و در حالیکه تعدادی از کارشناسان امر توجهات را معطوف به روابط طولانیمدت و علنی هالیوود با پنتاگون نمودهاند اما مطالب کمی در مورد تأثیرگذاری پنهانی بر هالیوود پس از واقعه 11 سپتامبر به رشته تحریر درآمده است. پیش از این 14 قسمت از فصلهای کتاب «عملیات هالیوود» در مشرق ترجمه و منتشر شد. آنچه در ادامه می آید فصل پانزدهم از این کتاب است.
***
اقتدار آمریکا نه به پنتاگون که به هالیوود است. تمام تصور ما از آمریکا، در ساختمان پنتاگون و از سلاحهای پیشرفته تولید آمریکا ساخته نمی شود؛ بلکه این اقتدار در نمایش این سلاح ها و مردان جنگجوی امریکایی در سینمای هالیوود خود را به رخ می کشد. در سال 1995، پنتاگون طی نامه ای به هالیوود اعلام کرد در صورتی که تهیه کنندگان و فیلمسازان اجازه تغییراتی در فیلمنامه را بدهند، پنتاگون تسهیلات ویژه ای برای تولیدات سینمایی آنها مد نظر قرار خواهد داد. این نامه نگاری بین پنتاگون و هالیوود حاکی از آن است که پنتاگون برای تغییر ذائقه جهان و انحراف مسیر توجه آن از ترس شوروی، به فوبیای اسلام محتاج هالیوود بود و با پذیرش این درخواستِ پنتاگون، جهان جدیدی خلق شد که 11 سپتامبر عینی شدن این جهان سینمایی در واقعیت بود. «ویم وندرس»کارگردان مطرح فرانسه در این راستا میگوید: «ذهن مردم جهان سالهاست که به مستعمره هالیوود تبدیل شده است».
آمریکا با استفاده از قدرت هالیوود، اقتداری هژمونیک یافته و با آن، جایگاه خود را در اذهان مردم جهان تثبیت کرده است و مردم بدون اینکه دستکاری پنتاگون را در محتوای فیلمهایی که تماشا میکنند، دریابند، تحت تأثیر پیام آن قرار میگیرند. پیامی که آمریکا را حامی صلح و دشمن تروریست دست ساختش نشان میدهد و از هر صحنه ای حاوی شائبه در نقض این امر و حتی نشان دادن واقعیت خشن تفنگداران آمریکایی پرهیز میکند.
فصل 16
کمی پس از اینکه آمریکا به افغانستان حمله کرد، سرگرد تفنگدار دریایی مایک هلمستاد هشت گلوله از اسلحه برتای 9 میلیمتری اش را در صورت اسامه بن لادن خالی کرد. البته طی تمرین تیراندازی. سرگرد هلمستاد به تصویر تروریست معروف که روی سیبل در میدان تیراندازی چاپ شده بود شلیک کرده بود. اما هلمستاد که زمانی در بخش خصوصی به عنوان محافظ بازیگرانی مانند تام کروز و ویل اسمیت کار کرده بود اگر می توانست خود بن لادن را هم همینطور می کشت.
وی می گوید «فقط بگذارین نزدیکش بشم.»
اما سرگرد هلمستاد فاصله زیادی با خط مقدم دارد؛ وی در دفتر روابط عمومی تفنگداران دریایی در وست وود، کالیفرنیا کار می کند. پس از اینکه چند گلوله دیگر از سی متری به بن لادن شلیک کرد، تصویر سوراخ سوراخ را به دفترش برد و روی دیوار آویزان کرد.
چند سال پیش، مافوق سرگرد یعنی کاپیتان مت مورگان به تهیه کنندگان JAG - سریال محبوب CBS درباره بخش عدالت کیفری نیروی دریایی و تفنگداراندریایی - گفته بود اشاره به تمرین تیراندازی را در یکی از قسمتهای مربوط به تروریسم حذف کنند. و تهیه کنندگان سریال که به شدت به حمایت تفنگداران دریایی نیاز دارند بدون هیچ مقاومتی صحنه را حذف کردند.
سریال JAG
در سال 1998 تهیه کنندگان JAG روی قسمتی به نام «حمله تروریستی»کار می کردند که داستان آن درباره عربهای تروریستی بود که قایق کوچکی را به نزدیک ناو آمریکایی در خلیج فارس می برند و بدنه آن را با بمب منفجر می کنند. این قسمت روز 27 اکتبر 1998 پخش شد، و دو سال بعد هنگامی که تروریست ها به ناو USS Cole در بندر یمن حمله کردند، هفده دریانورد کشته شدند.
ناو USS Cole که در بندر یمن مورد حمله قرارگرفت
در آن زمان اسامه بن لادن هنوز شهرت شومی را که پس از حمله به برجهای دوقلو و پنتاگون در روز یازده سپتامبر بدست آورد را کسب نکرده بود، اما با اینحال بسیاری معتقد بودند مسبب چندین حمله تروریستی شناخته شده دیگر، مانند حمله 7 آگوست 1998 به سفارت خانه های آمریکا در کنیا و تانزانیا و بمب گذاری در برجهای خبر در عربستان سعودی بوده است.
در فیلمنامه اولیه قسمت «حمله تروریستی» سریال JAG، گروهی از تفنگداران عضو تیم امنیتی ضدتروریسم فلیت (FAST) در حال تمرین با سلاحهای سبک و شلیک اسلحه های کمری 9 میلیمتری به اهداف مقوایی نشان داده می شوند. طبق فیلمنامه نمای نزدیکی باید از اهداف نشان داده می شد و «عکس سوراخ سوراخ روی هدف شبیه اسامه بن لادن بنظر می رسد.»
اما تفنگداران دریایی به استفاده از عکس اسامه برای تمرین تیراندازی اعتراض کردند و به تهیه کنندگان گفتند اگر صحنه را تغییر ندهند افراد و تجهیزات لازم برای ساخت اپیزود را در اختیار آنها نخواهند گذاشت.
کاپیتان مورگان در یادداشتی به تهیه کنندگان در تاریخ 9 سپتامبر 1998 نوشت «آقایان، این ها یادداشت های تفنگداران دریایی آمریکا USMC درباره حمله تروریستی هستند. اکثراً نظرات فنی/تاکتیکی برای افزایش دقت تصویر ارائه شده از تفنگداران FAST هستند. اما تعدادی از آنها تغییراتی هستند که باید اعمال شوند تا همکاری وزارت دفاع/تفنگداران امکان پذیر شود.»
نشان تفنگداران دریایی آمریکا USMC
مورگان، که در جولای 2002 دفتر فیلمسازی تفنگداران را ترک کرد و هنگامی که به عنوان رئیس دفتر روابط عمومی تیپ چهارم اعزامی یعنی واحد ضدتروریسم جدید تفنگداران دریایی انتخاب شد به مقام سرگردی ارتقا پیدا کرد، نامه ای به تهیه کنندگان نوشت که «استفاده از تصویر اسامه بن لادن باعث میشود این تفنگداران مانند آدمکش ها بنظر برسند. من ترجیح می دهم به اهداف دیگری شلیک کنند.»
تهیه کنندگان که از پنتاگون برای ساخت اپیزود مورد نظر یک هلیکوپتر CH-46 و خدمه پرواز درخواست کرده بودند، به سراغ نویسندگان رفتند تا مطمئن شوند تغییرات درخواستی تفنگداران حتما در فیلمنامه اعمال شود.
هلیکوپتر CH-46
طبق یکی از اسناد داخلی تفنگداران دریایی، بنظر می رسید فیل استراب رابط اصلی پنتاگون با صنعت تلویزیون و فیلمسازی «تمایل داشته باشد با توجه به تغییرات کنونی اعمال شده در فیلمنامه همکاری وزارت دفاع را تصویب کند.»
در آخر تهیه کنندگان تصویر اسامه بن لادن را از صحنه تمرین تیراندازی حذف کردند و هلیکوپتری که می خواستند را بدست آوردند. در فیلمنامه نهایی «حمله تروریستی» که بطور جالبی روز 11 سپتامبر 1998 ، یعنی سه سال پیش از حمله تروریستی بن لادن به برجهای دوقلو و پنتاگون، به پایان رسید اهداف تنها به صورت «اهداف تاریک سوراخ سوراخ شده» توصیف شده اند. تصویر اسامه بن لادن حذف شده بود.
لری ماسکوویتز نویسنده قسمت «حمله تروریستی» می گوید «ما گفتیم که شلیک کردن به تصویری مشابه بن لادن نکته مهمی در داستان نیست، و اگر تفنگداران دریایی مصمم هستند که در این زمینه از نظر سیاسی رفتار درستی داشته باشند می توانیم با آنها همکاری کنیم. اما من هیچگاه به عنوان سانسور به این قضیه نگاه نکردم. البته می توان از جهاتی آن را سانسور دانست زیرا آنها از اهرمی که در اختیار داشتند برای اعمال نفوذ روی بخشهایی از فیلمنامه که از نظر آنها مشکل داشت استفاده کردند. من از این جهت می گویم سانسور نبود که تفنگداران و نیروی دریایی هر دو حاضر بودند درباره نکاتی که به آن اعتراض داشتند مذاکره کنند.»
تفنگداران FAST
اما نکته مهمی که مطرح میشود این است که آیا نویسندگان فیلمنامه و کارگردان اصلاً باید با ارتش درباره محتوای فیلمها مذاکره کنند؟ آزادی بیان در قانون اساس حقی نیست که صرفاً به گوینده تعلق بگیرد. شنونده نیز حق دارد گفتار سانسور نشده بشنود. اما اکثر مخاطبین نمی دانند که دولت نفوذی روی محتوای فیلمها و نمایشهای تلویزیونی دارد. تصور کنید چه غوغا و آشوبی به راه می افتاد اگر معلوم می شد که نویسندگان و ناشران منظماً رمان ها و کتابهای غیرداستانی خود را برای کسب مجوز به پنتاگون ارائه می دهند، و درباره تغییر محتوای خود بر اساس سلیقه و برداشت ارتش از تاریخ مذاکره می کنند.
مسئولین پنتاگون می گویند با همکاری با فیلمنامه نویسان و تهیه کنندگان صرفاً به هالیوود کمک می کنند تصویر دقیق تری از زندگی نظامی ارائه دهد. اما صحنه تمرین تیراندازی که از سریال JAG حذف شد نشان می دهد دقت و درستی به اندازه ارائه تصویر مثبت از ارتش، حتی اگر نادرست باشند، برایشان اهمیت ندارد. در زندگی واقعی تفنگداران به سیبل هایی با تصویر اسامه بن لادن شلیک می کنند و حتی این تصاویر را روی دیوار دفتر ارتباطات فیلمسازی خود نیز آویزان می کنند، یعنی همان دفتری که تهیه کنندگان JAG را مجبور کرد عکس بن لادن را از روی سیبل های محوطه تمرین بردارد زیرا ممکن است باعث شود تماشاگران اینطور برداشت کنند که تفنگداران آدمکش هستند.
تصویر اسامه بن لادن
در دفتر ارتباطات فیلمسازی تفنگداران دریایی در لس آنجلس یک اتاق پر از اسنادی درباره تغییراتی وجود دارد که از تهیه کنندگان خواسته اند در فیلمها و نمایشهای تلویزیونی خود اعمال کنند، و یک قفسه پر از هزاران صفحه یادداشت درباره جزئیات تغییراتی است که تفنگداران طی هشت فصل گذشته تهیه کنندگان را مجبور کرده اند در برنامه های خود اعمال کنند.
تغییرات بیشمار اعمال شده در «حمله تروریستی» نمونه تغییرات کوچک و بزرگی هستند که ارتش، هنگامی که در فرایند فیلمسازی دخیل می شود بر آنها اصرار می ورزد. البته بسیاری از تغییراتی که تفنگداران طی این سالها خواستار اعمال آن در سریال JAG شده اند نسبتاً کوچک بوده و به مسائلی مانند روش درست سلام نظامی دادن (تفنگداران درون ساختمان سلام نظامی نمی دهند)، استفاده درست از عبارات و اصطلاحات نظامی، و نکات ظریف قوانین نظامی و پروسه های دادگاهی مربوط می شوند. اما بسیاری از تغییرات هم مستلزم دگرگونی گسترده گفتگوها و محتوا بوده اند.
در «حمله تروریستی» یکی از عربهای تروریست که ناو نیروی دریایی را منفجر می کند دستگیر می شود، و هنگامی که او را برای محاکمه می برند تفنگدار دریایی که برای محافظت از زندانی گماشته شده است به او شلیک کرده و به قتل می رساند. نگهبان، سرجوخه ایموس بری، که برادرش در حمله تروریست ها به برج خبر در عربستان سعودی کشته شده است، محاکمه می شود و شخصیت اول مجموعه یعنی فرمانده هارمون (هارم) راب جونیور (با بازی دیوید جیمز الیوت) برای دفاع از وی انتخاب می گردد. پس از آن سریال به داستان اخلاقی درباره انتقام و خطرات انتقام جویی شخصی تبدیل می شود. اما تفنگداران در نحوه پرداختن به موضوع هم دخالت کرده، و اصرار کردند که دیالوگ ها تغییر کند تا رهبر گروه FAST یعنی سروان رویس کارون کمتر نژادپرست بنظر رسیده و همدردی کمتری نسبت به انتقام جویی سرجوخه داشته باشد.
دیوید جیمز الیوت بازیگر شخصیت اول مجموعه یعنی فرمانده هارمون؛ راب جونیور
در فیلمنامه اصلی، در صحنه ای که هارم و کارون در حال تماشای تمرین تیراندازی اعضای تیم به اهدافی با عکس اسامه بن لادن هستند، کارون سعی می کند به هارم توضیح دهد چرا سرجوخه زندانی را که باید از وی محافظت می کرد ـ به اسم نسین ـ کشته است.
کارون می گوید «بعد از اینکه برادرش مرد، یه چیزی تغییر کرد»
هارم می پرسد «چطور تغییر کرد؟»
کارون پاسخ می دهد «از حرف من اشتباه برداشت نکن. هنوز هم سرباز خوبی بود... اما تمرکزش رو از دست داد. دچار یه جور عقده فکری شد»
هارم می پرسد «چی؟»
و کارون می گوید «معلومه خب. تروریسم. این قضیه رو همه جای دنیا دنبال می کرد. وقتی تو سفارتخانه های ما در کنیا و تانزانیا بمب گذاری شد آماده بود دمار از عربها در بیاره.»
هارم می گوید «اکثر ما همینطور بودیم. یعنی میگی نفرتش نسبت به اعراب باعثش بود؟»
کارون: «فقط از نوع تروریستش البته»
هارم «یعنی وقتی به نسین شلیک کرد می دونست داره چکار می کنه؟»
کارون «نمی دونم. اما بین خودمون باشه، من خوشحالم طرف مرده. فقط کاش یکی از افراد من نمی کشتش.»
کارون به سمت صف تیراندازی رفته و چند گلوله به بن لادن شلیک می کند و می گوید «سرجوخه بری کاری رو کرد که تفنگداران برای انجامش آموزش می بینن؛ کشتن دشمن».
اما دفتر فیلمسازی تفنگداران دریایی با این مسئله مشکل داشت، و به تهیهکنندگان گفت اگر هلیکوپترهایSea Knight CH-46 و خدمه برای پروار آن میخواهند باید این مکالمه را تغییر دهند.
کاپیتان مورگان در یادداشتی به تهیهکنندگان نوشت«سروان کارون میگوید "سرجوخه بری آماده بود دمار از عربها دربیاره"، تفنگداران، بویژه اعضای FAST، یاد میگیرند که عرب و تروریست معادل هم نیستند. ایرانیها عرب نیستند، شیعهها عرب نیستند، PIRA (ارتش جمهوریخواه ایرلند) عرب نیستند. ما رابطه برابری با عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی داریم. بنابراین به نفع یک حرفهای نیست که نگرشی نژادپرستانه نسبت به خطرات داشته باشد. توصیه میکنیم سروان از عبارت "دمار از تروریستها دربیاره" استفاده کند.»
«قابل درک است که سروان کارون بگوید ... "خوشحالم طرف مرده" اما باید بگوید که آرزو میکرد کاش یک تفنگدار وی را نمیکشت، نه یکی از افرادش. بخاطر داشته باشید که یک تفنگدار به هرحال تفنگدار است، حتی اگر تحت فرماندهی کارون نباشد.»
مورگان به دیالوگ دیگر سروان کارون که میگوید "سرجوخه بری کاری رو کرد که تفنگداران برای انجامش آموزش می بینن؛ کشتن دشمن" نیز ایراد گرفت. مورگان نوشت «درست است. اما هنگام وقوع قتل نسین یک زندانی بود، و سروان کارون متوجه تفاوت میشود، حتی اگر سرجوخه بری به آن آگاه نباشد. پیشنهاد میکنیم کارون بگوید "اما این یارو یک زندانی بود، و تفنگدارها افراد غیرنظامی را نمیکشند... اشتباه بری اینجا بود که یادش نبود تفاوتی وجود داره".»
تمامی این تغییرات در فیلمنامه نهایی اعمال شدند و دیالوگ به شکل ذیل درآمد:
کارون می گوید «بعد از اینکه برادرش مرد، یه چیزی تغییر کرد»
هارم می پرسد «چطور تغییر کرد؟»
کارون پاسخ می دهد «از حرف من اشتباه برداشت نکن. هنوز هم سرباز خوبی بود... اما تمرکزش رو از دست داد. دچار یه جور عقده فکری شد»
هارم می پرسد «چی؟»
و کارون می گوید «معلومه خب. تروریسم. این قضیه رو همه جای دنیا دنبال می کرد. وقتی تو سفارتخانه های ما در کنیا و تانزانیا بمب گذاری شد آماده بود دمار از تروریستها در بیاره.»
هارم می گوید «اکثر ما همینطور بودیم. یعنی میگی نفرتش نسبت به اعراب باعثش بود؟»
کارون: «فقط از نوع تروریستش البته»
هارم «یعنی وقتی به نسین شلیک کرد می دونست داره چکار می کنه؟»
کارون «نمی دونم. اما بین خودمون باشه، من خوشحالم طرف مرده. فقط کاش یکی از تفنگدارها نمی کشتش.»
کارون به سمت صف تیراندازی رفته و چند گلوله به سمت هدف، که دیگر تصویر بن لادن روی آن نیست، شلیک می کند و می گوید «ما آموزش دیدیم دشمن رو بکشیم، فرمانده، نه زندانیها رو».
صحنه ای از قسمت حمله تروریستی سریال JAG
چند روز پس از اینکه تغییرات اعمال شدند، فیل استراب نامهای به تهیهکنندگان سریال نوشت و تأیید نهایی را برای استفاده از هلیکوپتر تفنگداران و خدمه آن صادر کرد: «در کمال خوشنودی همکاری ارتش با تولید قسمت حمله تروریستی سریال JAG را تأیید میکنیم. این همکاری شامل فیلمبرداری در تاریخ 18 سپتامبر در فرودگاه ون نیوز در کالیفرنیا با یک هلیکوپتر CH-46 می شود. برای شما آرزوی موفقیت در تولید را داریم و منتظر دیدن این قسمت پیش از آنکه برای عموم مردم نمایش داده شود هستیم.»
پنتاگون و تفنگداران راضی بودند و تهیهکنندگان هم هلیکوپتر و خدمهای را که میخواستند بدستآوردند. اما تماشاگران هرگز درنیافتند سریالی که دیدند توسط ارتش ویرایش و پیش از پخش بر آن نظارت شده است.
مشرق
:: موضوعات مرتبط:
آخرالزمان ,
,
:: برچسبها:
خدمات متقابل هالیوود و پنتاگون 15/تسهیلات مالی پنتاگون در ازای تغییر در فیلم + تصاویر ,
اخرالزمان ,
فراماسونری ,
شیطان پرستی ,
مهدویت ,
ظهور ,
معارف ,
حمید علیمی ,